๑۩۞۩๑, ♥ TM BaX PEJMAN♥๑۩۞۩๑

در دنیایی که روزی روح خودم مرا ترک میکند... چه انتظار از دیگران

๑۩۞۩๑, ♥ TM BaX PEJMAN♥๑۩۞۩๑

در دنیایی که روزی روح خودم مرا ترک میکند... چه انتظار از دیگران

طراحی و نویسندگی .pejMan  King

زندگی سخت نیست ما سختش میکنیم   

          عشق قشنگ نیست ما قشنگش میکنیم   

دل ما تنگ نیست ما تنگش میکنیم   

          دل هیچکس سنگ نیست ما سنگش میکنیم

                                        


بParcham Balast chon bala sareMon KhodaStه


                                     

 

BY Peji

به تی ام بکس پژمان خــوش آمــدیــد

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز



جیغ جیغووو


+ چهارشنبه هجدهم تیر 1393| 13:25|shima

+ پنجشنبه بیست و ششم تیر 1393| 10:22|shima| Ɔσммɛит

+ سه شنبه بیست و چهارم تیر 1393| 11:35|shima| 7Ɔσммɛит

+ سه شنبه بیست و چهارم تیر 1393| 11:31|shima| 4Ɔσммɛит

+ سه شنبه بیست و چهارم تیر 1393| 11:8|shima| 9Ɔσммɛит

+ سه شنبه بیست و چهارم تیر 1393| 11:8|shima| 3Ɔσммɛит

+ سه شنبه بیست و چهارم تیر 1393| 11:1|shima| 4Ɔσммɛит

+ سه شنبه بیست و چهارم تیر 1393| 10:20|shima| 3Ɔσммɛит

+ سه شنبه بیست و چهارم تیر 1393| 10:14|shima| 1 Ɔσммɛит

بـــه بــعــضـیــا هــم بــاس گــفـــتــــــــ

ســیــگـار بــویـــ شـیــر دهــنـــتــو نــمــیــبـــره...

+ پنجشنبه نوزدهم تیر 1393| 12:22|shima| 8Ɔσммɛит

+ پنجشنبه نوزدهم تیر 1393| 12:16|shima| 6Ɔσммɛит

مــهــربــونــیــتــــ تــو حـــلــقـــم

کــه بـــه هـــیـــچـــکــی

"نــه" نــمــی گـــی

+ چهارشنبه هجدهم تیر 1393| 13:55|shima| 2Ɔσммɛит

بـــعــضـــی هــا مـــالـــه یــه نـــفــر نــیــســتـــن

مــالــه بــیــتـــــــ الــمـــالــــن...

+ چهارشنبه هجدهم تیر 1393| 13:36|shima| 5Ɔσммɛит

+ چهارشنبه هجدهم تیر 1393| 13:33|shima| 3Ɔσммɛит

بــه بــعـضــیــا بــایـد بــگــی

اصــلا مــن لاشــی

چــرا ســعـــی مــیــکنــی

دورو بـر مـن باشــی

+ چهارشنبه هجدهم تیر 1393| 10:40|shima| 5Ɔσммɛит

+ چهارشنبه هجدهم تیر 1393| 10:32|shima| 2Ɔσммɛит

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

اس ام اس های خنده دار در پیچک ، لطفا بخندید

سعی شده به هیچ یک از اقشار جامعه توهین نشود و اس ام اس خنده دار با دقت زیادی در این سایت منتشر شده است که هیچ کس ناراحت نشود و در عین حال ادب هم حفظ شود.

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

یه توپ دارم قلقلیه ....... موهای سرم فرفریه ..... مسیج جدید نداشتم سرت کلاه گذاشتم

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

امروز سالگرد تولد پت و مته ! تو هم مثل من این روز رو به خنگ ترین کسی که میشناسی تبریک بگو!!! جنبه داشته باش واسه خودم نفرست

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

برداشتن قدمهای بزرگ در زندگی باعث پاره شدن خشتک انسان میشود

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

دو تا یارو داشتن تو یه ماشین بمب کار میذاشتن یکیشون به اون یکی میگه: اگه این بمب الان منفجر شه چی کار کنیم؟ اون یکی میگه نگران نباش من یکی دیگه دارم

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

یارو داشت گریه می کرد. باباش پرسید چی شده؟ گفت: عاشق شدم! باباش گفت حالا عاشق کی هستی؟ گفت: هر کسی که شما صلاح بدونی

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

بند تمبونتیم، ولمون کنی هم ما میریم هم آبروتو می بریم

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

بچه یارو از پدرش می‌پرسه: بابا، ماه نزدیک‌تره یا اصفهان؟ یارو میزنه پس گردنش و میگه: آخه پدرسگ، معلومه دیگه، مگه تو از اینجا میتونی اصفهان رو ببینی

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

اگر خسیسه برات یه اس ام اس (پیامک) داد ، بدون که به یادته ، اگردو تا اس ام اس (پیامک) فرستاد بدون که خیلی خاطرت می خواد ، اگر سه تا اس ام اس (پیامک) فرستاد ، بدون که موبایل مال خودش نیست

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

می دونی سر دره مطب جراحی پلاستیک چی نوشته؟لولو تحویل میگیریم هلو تحویل میدیم

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

می خواستم شمع باشم تا آخر عمر برات بسوزم... ولی نامرد ادیسون برق رو اختراع کرد

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

به یارو میگن چرا زنتو باچاقو کشتی میگه والا وضع مالیمون خوب نبود که تفنگ بخرم

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

یارو نشسته بود سر جلسه کنکور. سؤالا رو پخش می کنن و یارو اول یه پنج دقیقه ای مبهوت به سؤالا خیره میشه . بعد یه پنج تومنی از جیبش در میاره شروع می کنه تند تند شیر یا خط کردن و پاسخ نامه رو پر میکنه . بعد 50-40 دقیقه مراقب میبینه یارو خیس عرق شده و مرتب یه سکه رو میندازه بالا و زیر لب فحش میده . میره جلو می پرسه داری چیکار میکنی؟ یارو می گه همه سؤالا رو جواب دادم . دارم جوابامو چک میکنم

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

افسر داشته امتحان رانندگی میگرفته. از یارو میپرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟ یارو میگه: برف پاک کن جناب سروان! افسر تعجب میکنه، میپرسه: یعنی چی؟ یارو میگه: جناب سروان، یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

بی غیرته پای کامپیوتر جو گیر میشه زنشو سند تو ال میکنه

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

اگه دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده بدان بنزین نداره سکته کرده

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

از خـدا یـه گل خواسـتــم،اون بـه مـن یـه بـاغ داد من از خدا یه درخت خواستم،اون به من یه جنگل داد میترسم از خدا تو رو بخوام بهم یک گله گوساله بده

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

به یارو میگن بچت حشیش می‌کشه میگه حشیش چیه؟ میگن یه چیزیه که آدم می‌کشه و میره تو فضا. شب پسرش میاد خونه و یارو بهش میگه اصغر حشیش می‌کشی؟ پسره میگه نه بابا چطور مگه؟ یارو میگه خفه شو پدر سگ، مردم تو آسمونا دیدنت

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

از یارو می پرسن؟ چه طوری یارو شدی ؟می گه: اولش تفریحی بود

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

به یارو میگن علی یارت میگه ما تیممون تکمیله یار خودتون

---------------------------- مسیج خنده دار . اس ام اس جوک . طنز و سرگرمی ----------------------------

یه روز به یارو می گن : دو دو تا میگه : 4 تا می گن :اه اه جکو خراب کردی رفت

TeAm
برنامه نویس و مدیریت کل سایت: پژمان کینگ
آدرس این وب:

wWw.;peris0n.blogsky.com
کارم تو این وب ، به اشتراک گذاشتن  و برنامه های نوشته شده توسط خودم هست. نحوه ارتباط بامن از طریق انجمن سایت و یا ارسال پیام خصوصی از طریق انجمن:

http://www.peris0n.blogsky.com

آیدی برنامه نویس و مدیر سایت:
pejy@nimbuzz.com

my email:nixo0n@yahoo.com 
THE PEJI TEAM


توجه
 

1-ترکه ساندویچ‌فروشی داشته، ‌یک روز یک بابایی میاد میگه: ‌قربون یک ککتل بده، ‌فقط بی‌زحمت توش گوجه نگذار. ترکه میگه: آقا امروز گوجه نداریم، میخوای خیارشور نگذارم؟!!

2-ترکه از طبقه صدم یه ساختمون می‌پره پایین، به طبقه پنجاهم که میرسه میگه: خب الحمدالله تا اینجاش که بخیر گذشت!!!

3-ترکه میره لباس فروشی،‌میگه:‌ببخشید شلوار نخی دارید؟ یارو میگه:‌بعله. ترکه میگه: بی‌زحمت دونخ بدین!!!

4-ترکه میخ میره تو پاش، نمیتونه درش بیاره،‌کجش میکنه!!

5-ترکه میخواسته دور کمرشو اندازه بگیره، ‌یه خطکش میکنه تو کونش ضربدر 3.14 میکنه!!!

6-ترکه داشته با رفیقش رو بوسی میکرده، رفیقش بهش میگه،‌غضنفر چرا گردنت بو میده؟!‌ترکه میگه:‌آخه چند روزه هر کی میگوزه میندازه گردن ما!!!

7-شباهت ترک و اسپرم چیه؟ تو هردوتاشون از هر چند میلیون یکیش آدم در میاد!!!

8-ترکه میره به یکی خبر مرگ مادرش رو بده، بهش میگه: یه شتری بود که در خونه همه میخوابید!؟ یارو میگه: خوب؟ میگه: این دفعه رو ننه تو خوابید!!!

9-دو تا هزارپا عروسی می کنند، آخرشب عروس و داماد رو می‌فرستند تو حجله. یک سه چهارساعتی می‌گذره، ملت می‌بینند خبری نشد. مادر عروس میره از پشت درمی‌پرسه، بابا داریدچی‌کارمی‌کنید؟چقدر طولش می‌دید؟! داماده با صدای خسته و کوفته میگه: خانوم این دختر شما پدر منو درآورده، مادردختره می‌پرسه: یعنی چی؟! مگه چی‌کار کرده؟ داماده میگه: بابا هرچی ازش می‌پرسم نمیگه کسش لای کدوم پاشه!!

10-تمساحه میره گدایی،‌میگه:‌به من بدبختِ مارمولک کمک کنید!!!

11-ترکه مهم میشه زیرش خط میکشن، تو امتحان میاد!!!

12-به ترکه میگن: چند تا حیوون نام ببر که پرواز کنه. میگه:‌کبوتر، کلاغ، خر! بهش میگن: بابا خر که پرواز نمیکنه! میگه: بابا خره دیگه، یهو دیدی پرواز کرد!!!

13-یک بابایی میخوره زمین دستش پیچ میخوره، منتها کون گشادیش میومده که بره دکتر نشونش بده.خلاصه دستش یک مدت همینجور درد میکرده، تا یک روز رفیقش بهش میگه این داروخونة سر کوچه یک کامپیوتر آورده که صد تومن میگیره، سر سه سوت هر مرضی رو تشخیص میده. یارو هم میگه: خوب دیگه صد تومن که پولی نیست، بریم ببینیم چه جوریاست. خلاصه میره اونجا، میبینه یک دستگاه گنده گذاشتن، جلوش یک شکاف داره، روش نوشته: لطفاٌ اسکناس صد تومانی وارد کنید. یارو یک صد تومنی میگذاره، یهو یک چیز قیف مانند میاد بیرون، میگه: نمونة ادرار! طرف هم با خجالت میکشه بیرون و میشاشه تو جناب قیف. بعد از دو سه دقیقه تلق تولوق و بوق بوق، کامپیوتره یک تیکه کاغذ میده بیرون که روش نوشته بوده: یکی از تاندنهای دست شما پاره شده. باید یک هفته ببندینش و باهاش کار سنگین نکنید تا خوب شه. یارو کف میکنه که این لا مصب اینهمه چیز رو چطور از شاش آدم میفهمه؟! خلاصه کرمش میگیره که ببینه میشه گولش زد یا نه. فرداش یک شیشه مربا ورمیداره، تا نصف توش آب شیر میریزه، بعد میده سگش توش بشاشه، یک دونه از آدامسای دخترش رو هم میندازه توش، آخر کاری هم یک تریپ جلق میزنه، یکم از آب کیرش رو اضافه میکنه به معجون، بعدم میره همون داروخونه، معجونش رو میریزه به جای نمونه ادرار. کامپیوتره یک 15 دقیقه قیژ قیژ و دلنگ دلونگ میکنه، بعد یک کاغد چاپ میکنه میده بیرون که روش نوشته بوده: آب شیرتون آهک داره، باید لوله کش بیارید درستش کنه. -سگت قلبش ناراحته، همین روزها تموم میکنه. -دخترت حاملست، باید بری خر پسر طبقه پایینی رو بگیری. -درضمن اگه بخوای همینجوری یک بند جلق بزنی، تاندن دستت هیچ وقت خوب نمیشه!!!

14-شیره‌ایه می‌میره، می‌برنش بهشت. دو سه روز می‌گذره، ‌یک روز میان ازش می‌پرسند که همه چی میزون هست یا نه، میگه: والله همه چیز عالیه، فقط یوخده شـوژ میاد! می‌برنش دم مرز جهنم که یخورده گرمای جهنم بخوره بهش، بلکن گرم شه. دوباره بعد از چند روز میان می‌پرسند: خوب اوضاع چطوره؟ میگه: والله همه‌چی خوبه، ولی هنوز یوخده شـوژ میاد،میگن بابا تو اصلاً لیاقت بهشت رو نداری، میندازنش تو جهنم! بعد از چند روز میان، می‌پرسند: خوب بالاخره گرم شدی؟ میگه: والله اینجا بهتره، ولی هنوزهم یوخده شـوژ میاد،شاکی می‌شند میندازنش طبقه هفتم جهنم، تو مرکز آتیش. چند روز می‌گذره، ‌میان بهش سر بزنن ببینیند اوضاع احوالش چطوره. تا درو باز می‌کنند، یارو داد میزنه: ‌داداش اون درو ببند،‌شــوژ میاد،‌تازه اینجا هوا گرم شده بود!!

15-قزوینیه یه بچه خوشگل مهمونش بوده، هی میخواسته بکندش ولی نمیدونسته چطور حالیش کنه. تو همین احوال، یکی در می‌زنه.قزوینیه میره دم در بعد از یه مدتی شاکی بر میگرده،‌پسره میگه:‌چی شده؟قزوینیه میگه:‌هیچی این پسر همسایه بود،‌میگفت:‌بابام گفته یه کاسه تف بدین،‌مهمون داریم میخوایم بکنیمش! می‌بینی بالام جان چه مردم بی ملاحظه‌این؟! نمیگن ما خودمون هم مهمون داریم!!!

16-زنه میره پارچه فروشی خرید میکنه،‌بعد به فروشنده میگه: چقدر میشه؟! یارو میگه:‌خانم شما نمیخواد پول بدین، بجاش یه دور از جلو به من بدین،زنه میگه:‌حاج‌آقا اینجوری که خیلی گرون میشه،اگه میخواین من یه دور، از عقب بهتون میدم ،یارو میگه: ‌نه خانم این که خیلی کمه، به جون بچه‌هام اینی که شما میگید قیمت خریدشه!!!

17-لره داشته با تمام وجود وضو میگرفته و دستاشو محکم میکشیده رو هم، ازش میپرسن: چرا اینقدرمحکم وضو میگیری؟ میگه: چنی آرم وضو میرم که هیچ گوزی نتنِه باطلش کنه!!!

18-از ترکه میپرسن: چند تا بچه داری؟ 4 تا از انگشتاشو نشون میده، میگه: 3 تا!! ملت کف میکنن، میگن: بابا اینا که 4تاست؟ ترکه انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: این بچة همسایمونه، ولی همیشه خونة ماست!!!

19-ترکه تو جبهه ترکش میخوره جفت تخماش کنده میشن. میره دکتر، یارو براش یه تخم از چوب میگذاره یکی از آهن. چند سال میگذره، ترکه ازدواج میکنه و بچه دار میشه. یه روز تو خیابون دکتره رو میبینه، دکتره بهش میگه: خـوب، چطوری؟ بچه ها چطورن؟ ترکه میگه: آقای دکتر! پینوکیو خوبه ولی اون ترمیناتوره خیلی اذیت میکنه!!!

20-ترکه از صدای جیرجیرک خوابش نمیبرده، میاد جیرجیرکه رو روغنکاریش میکنه!!

21-یارو زن اینکارهه میره دکتر زیبایی، میگه: آقای دکتر، بیزحمت دور نافم یکم مو بکارید!! دکتره کف میکنه، میگه: خانم همه میان اینجا موهای اضافة بدن رو بسوزونن، شما اومدین دور نافتون مو بکارید؟! زنه میگه: والله اقای دکتر دیدیم کار و کاسبی خوبه، گفتیم یک شعبه هم بالاتر بزنیم!!!

22-به رشتیه میگن اعضای خانوادتو نام ببر، میگه: صاایران، امرسان، موبایل، آمریکا!! میگن: مرتیکه این کس‌شعرا چیه میگی؟! رشتیه میگه: آخه شما نمیدونی؛ صاایران دختر کوچیکمه، هر روز بهتر از دیروز! امرسان دختر بزرگمه، زیبا جادار مطمئن! موبایل خانمه، که هیچ وقت در دسترس نیست! آمریکا هم خودمم، که هیچ غلطی نمیتونم بکنم!!!

23-دو تا ترکه میرن سوراخ لایة اوزن رو بدوزن، خودشون میمونن اونور!!!

24-قزوینیه یه بچه خوشگل بلند کرده بوده، پای معامله که میرسن قزوینه میگه: ببین بالام جان، اگه بزاری توش بزارم 50 تومن بت میدم اگر هم بزاری لاش بزارم 100 تومن بت میدم. بچهه هم پیش خودش میگه: عجب نرخ خوبیه! بزار یه لاپا بهش بدیم 100 تومن کاسب بشیم. خلاصه تا وارد عمل میشن قزوینیه امونش نمیده و تا دسته میکنه تو ماتحت بچه مردم! پسره هم بدبخت با هزار مکافات خودشو میکشه بالا میگه: خوارکسده مگه قرار نبود لا پام بذاری؟! پس چرا کردی توش؟! قزوینیه میگه: بالام جان به جون تو دست کردم تو جیبم دیدم 50 تومن بیشتر ندارم!!!

25-ترکه تو یک شب برف و بورانی داشته از سر زمین برمیگشته خونه، یهو میبینه یکجا کوه ریزش کرده، یک قطار هم داره ازون دور میاد! خلاصه جنگی لباساشو درمیاره و آتیش میزنه، میره اون جلو وامیسته. رانندة قطاره هم که آتیشو میبینه میزنه رو ترمز و قطار وا میسته. همچین که قطار واستاد، ترکه یک نارنجک درمیاره، میندازه زیر قطار، چهل پنجاه نفر آدم لت و پار میشن! خلاصه ترکه رو میگیرن میبیرن بازجویی، اونجا بازجوه بهش میتوپه که: مرتیکة خر! نه به اون لباس آتیش زدنت، نه به اون نارنجک انداختنت! آخه تو چه مرگت بود؟! ترکه میزنه زیر گریه، میگه: جناب سروان به خدا من از بچگی این دهقان .فداکار و حسین فهمیده رو قاطی میکردم!!!

26-ترکه لب دریا نشسته بوده یه دفعه یه زن خوشگل شنا کنان میاد پیشش وبهش چشمک میزنه. ترکه میگه: جل الخالق! ما اسب‌ماهی دیده بودیم، سگ‌ماهی دیده بودیم، فیل‌ماهی‌دیده بودیم، اما دیگه جنده‌ماهی ندیده بودیم!!!

27-ترکه بچش بعد از عید فطر به دنیا میاد، اسمشو میگذاره: پسفطرت!

28-از ترکه میرسن: اسمت چیه؟ میگه: حمزه، ولی توخونه شیش کوچولو صدام میکنن!!

29-ملکة انگلیس داشته از یه بیمارستان بازدید میکرده، وارد یک اتاق میشن، میبینن مریضه داره رو تخت جلق میزنه! ملکه جا میخوره از رئیس بیمارستان میپرسه : اوه! آقا خواهش میکنم بفرمایید این چه وضعیتی است؟ رئیس بیمارستان جواب میده: چیزه! بله! ببخشید! یادم اومد. این مریض میزان ترشح اسپرمش خیلی زیاده، اگر روزی یه بار تخلیه نکنه حالش وخیم میشه! ملکه میگه : عجب! حالا فهمیدم! خلاصه ازونجا رد میشن، تو بخش بعدی وارد یک اتاق میشن، میبینن یک پرستاره داره برای یه مریض ساک میزنه! ایندفعه قبل ازین که ملکه سئوال کنه، دکتره میگه : این مریض هم همون مشکل رو داره، ولی این بخش خدمات بهتری ارائه میده!!!

30-رشتیه نصفه شب میخواسته بره بشاشه، به زنش میگه: خانم جان، یک دقیقه این جای منو نگردار، من الان میام!!!

31-ترکه سوار هواپیما میشه، میشینه کنار دست یک پیرمرده. خلاصه سر صحبت باز میشه و این دوتا نسبتاٌ با هم رفیق میشن. وسطای راه، یک مهمون دار میاد از پیرمرده میپرسه، پدر شما شکلات میل دارید؟ پیرمرده میگه: نه خیلی ممنون، من بواسیر دارم. مهمون داره از ترکه میپرسه: شما چی؟ ترکه میاد تریپ رفاقت بگذاره، میگه: نه مرسی. این رفیقمون بواسیر داره، باهم میخوریم!!!

32-زنه میره پرنده فروشی، میگه: من یک طوطی باهوش میخوام. یارو میبردش جلوی یک قفس، میگه: خانم این باهوش ترین طوطیه که من تاحالا دیدیم. زنه به طوطیه میگه: سلام طوطی. طوطیه میگه: سلام خانم! زنه میگه: من اگه تو رو بخرم و ببرم خونه، بعد فردا با یه آقایی بیام خونه، تو چی میگی؟! طوطیه میگه: میگم سلام جنده خانم!! زنه بهش بر میخوره و میگه: واه! چه طوطیه بی ادبی! من اینو نمیخوام! یارو فروشندهه میگه: خانم شما اصلاً ناراحت نباشین. من دو هفته باهاش کار میکنم، اخلاقش درست میشه. خلاصه زنه دو هفته بعد میاد، به طوطیه میگه: سلام طوطی. طوطیه میگه: سلام خانم . زنه میگه: من اگه تو رو بخرم و ببرم خونه، بعد فردا با یه آقایی بیام خونه تو چی میگی؟! میگه: میگم سلا م خانم. خوش اومدین آقا! زنه میگه: اگه با دو تا آقا بیام چی؟! طوطیه میگه:‌سلام خانم،‌خوش آمدین آقایون! زنه میگه: اگه با سه تا آقا بیام چی؟! باز طوطی همونو میگه. خلاصه همینجور تعداد آقایون زیاد میشه تا میرسن به شیش تا آقا. یهو طوطیه شاکی میشه، میگه: ببین محمود آقا! نگفتم خانم جندست!!!

33-از عربه نوار مغزی میگیرند، میبینند بیست دقیقه اولش خالیه!!!

34-تهرونیه با زنش دعواش میشه، خلاصه بعد از یک ساعت داد و بیداد و دعوا و مرافعه و اجرای مراسم سنتی چینی سر هم خورد کردن، یهو زنه میگه: اصلاً من میرم رشت و شروع میکنه جمع کردن اسباباش! مرده کف میکنه. میگه: خوب حالا چرا رشت؟! زنه میگه: آخه شنیدم اونجا واسه چیزی که من یک عمر به تو مجانی دادم، بهم شبی بیست هزار تومن میدن! مرده هم تا اینو میشنوه، جنگی شروع میکنه چمدونشو میبنده و میگه منم میام!!
زنه میگه: تو نکبت دیگه واسه چی میخوای بیای؟! مرده میگه: میخوام ببینم تو با سالی چهل هزار تومن چطور میخوای زندگی کنی؟!!


35-ترکه میره واسه تلفن همراه ثبت نام میکنه، بهش میگن: تا سه ماه دیگه بهت تحویل میدیم. ترکه هم رو کمربندش مینویسه: به زودی دراین مکان یک موبایل نصب خواهد شد!!!

36-میدونی فرق کیر خر با اتوبوس دو طبقه چیه؟! ...نه؟! پس بپا اشتباه سوار نشی!!!

37-میدونی رشتیا به بچة اولشون چی میگن؟ مرحمتی دوستان! - به بچة دوم چطور - دوستان مارو شرمنده کردن!
به بچه سوم : دوستان دیگه شورشو درآوردن!!!

38-ترکه صبح از در خونه میاد بیرون، میبینه سر کوچه یک پوست موز افتاده، با خودش میگه: ای داد بیداد، باز امروز قراره یک زمینی بخوریم!!!

39-دوتا جنینه تو شیکم مامانشون بساط عرق خوری راه انداخته بودن و داشتن پُکر بازی می کردن که یهو یکیشون جنگی سیگارشو خاموش میکنه، میگه: جمعش کن، جمعش کن، بابا اومد!!!

40-استرالیا یک قورباغه هست، که اگه بتونی ازش یک سوال بپرسی که بگه نه، واسه هر یک نه پنج سانت کیرت کوتاه میشه. خلاصه یارو با هزار بدبختی و مصیبت خودشو میرسونه به قورباغهه، ازش میپرسه: خاله قورباغه، زن من میشی؟! قورباغهه میگه: نه و یهو کیر طرف پنج سانت کوچیک میشه. یارو یک نگاه میکنه، میبینه هنوز خیلی بلنده، باز میرسه: خاله قورباغه زن من میشی؟ باز قورباغهه میگه: نه و کیر طرف پنج سانت دیگه کوچیک میشه. یارو یک نگاه میکنه، میبینه تقریباٌ خوبه، ولی یک پنج سانت دیگه جا داره کوتاه شه. دوباره میپرسه: خاله قورباغه، زن من میشی؟ قورباغهه حوصلش سر میره، میگه: گفتم که، نه نه نه نه نه!!!

41-ترکه زن میگیره، شب اول تو حجله تا میان مشغول شن یهو عروس سکته میکنه میمیره! ترکه خیلی ناراحت میشه، میگه: بابا اینکه نشد، اینهمه خرج کردیم و حالا یک دور هم نکنیم خیلی ستمه! میکنیم، به ملت میگیم بعد از کار مرد! خلاصه مشغول میشه، همچین که نوک کار فرو میره یهو زنه شکه میشه و بلند میشه میشینه. ترکه میزنه تو سرش شروع میکنه بلند بلند گریه کردن! عروسه میگه: بابا من زنده شدم، باید خوشحال باشی، چرا گریه میکنی؟ ترکه وسط همون گریه زاریش، میگه: بابام! عروسه میگه: بابات چی؟ باز ترکه میکوبه تو سرش، میگه: بــــابـــام! عروسه میگه: خوب بابات چی؟! ترکه میگه: اگه میدونستم نمیگذاشتم بمیره!!!

42-شباهت برنامه کودک با پستون خانم ها: ...هردو مال بچه هاست، ولی اکثراٌ بزرگترها استفاده میکنند!!!

43-رشتیه داشته با پسرش از یک دهی رد میشده، پسرش ازش میپرسه: باباجون، چرا این آقاهه داره پستونای این گاوه رو میماله؟! رشتیه میگه: واسه اینکه این آقا میخواد این گاوو بخره، میخواد مطمئن شه که مریض نیست. پسره یهو هول میکنه، میگه: اِاِاِِِ...بابایی... یعنی اکبرآقا هم میخواد مامانو بخره؟!!!

44-رشتیه صبح از خواب پا میشه میبینه چهارتا آجر گذاشتن زیرش، زنشو بردن!!!

45-به ترکه میگن: میدونی امام حسین کجا دفن شده؟ میگه: نه. میگن: کربلا. میگه: ای خوشا به سعادتش!!!

46-ترکه میره زیر ماشین، رفقاش با دمپایی میزنن درش میارن!!!

47-قزوینیه میاد تهران بواسیرشو عمل میکنه، بعد میره شرکت بیمه که پولشو بگیره، اونجا بهش میگن چون شما تو قزوین بیمه هستید، باید برید همونجا پولتون رو بگیرید. خلاصه قزوینیه هم برمیگرده قزوین، میره شرکت بیمه میگه: بالام جان من تهران عمل جراحی داشتم، گفتن بیام اینجا پولمو بگیرم. مسوول اونجا ازش میپرسه: شما کجاتون رو عمل کردین؟ قزوینیه میگه: بواسیرم رو. یارو میگه: اِهکی! بالام جان بیمه که پول عمل زیبایی رو نمیده!!!

48-پسر دهاتیه داشته از صحرا برمی‌گشته خونه، میبینه یه دختری مثل پنجة آفتاب داره تو رودخونه خودشو می‌‌شوره. پسره وامیسته یه تریپ نگاه می‌کنه بعد یهو پا میگذاره به فرار، حالا ندو کی بدو. خلاصه میدوه تا می‌رسه به دهشون، رفیقش ازش می‌پرسه : حسنی چته؟ چرا فرار میکنی؟ حسنی ماجرای دختره رو تعریف می‌کنه و میگه: ننم گفته بود اگه به زن نامحرم نگاه کنم خدا منو سنگ می‌کنه،‌منم احساس کردم از یه جاییم دارم سنگ می‌شم!!

49-عربه و ترکه میخواستن توی کون همدیگه بگذارن، قرار میگذارن هر کسی آخ بگه باید دربیاره دوباره بگذاره. اول عربه می‌گذاره، ترکه خوارش گاییده میشه، ولی از ترس هیچی نمیگه و شروع می‌کنه سوت زدن. عربه کیرش رو درمیاره میگه: ولک باید دوباره بگذارم! ترکه میگه: بابا من که آخ نگفتم! عرب میگه: سوت که زدی! ترکه شاکی میشه، میگه: مادر قهوه 50 گرم گوشت رو میگذاری توی زودپز، ده دقیقه بعد صداش درمیاد، دو کیلو کیرو فرو کردی سوت هم نمیتونیم بزنیم؟!!

50-قزوینیه میمیره، اون دنیا به علت 70 سال بچه‌بازی مستمر میندازنش قعر دوزخ، پیش اژدهای دو سر! یک مدت میگذره طبقه‌های دیگه جهنم هی صدای آه و اوه و داد و بیداد می‌شنیدن. بالاخره دو سه تا از فرشته‌ها میرن پیش رئیس جهنم میگن: این بیچاره گناه داره، بگذار از پیش این اژدها بیاریمش بیرون. اونم میگه باشه. همچین که در سلول قزوینیه رو باز می‌کنن، اژدهای می‌زنه بیرون، حالا ندو کی بدو! فرشته‌ها بهش میگن: ‌بابا خجالت بکش! آخه چرا داری در میری؟ اژدهای میگه: بابا این دهن منو سرویس کرده! الان دو ماهه گیر داده که: بالام‌جان تو که دو تا سر داری، پس اویکی کانت کجاست؟!!

51-ترکه زن می‌گیره، آخر شب وقتی میرن تو حجله،‌زنه میبینه ترکه رو کیرش یک ضربدر کشیده! ازش میپرسه: این یعنی چی؟ ترکه میگه: ساک یادت نره!!!

52-به ترکه میگن یک معما بگو، میگه اون چیه که زمستونا خونه رو گرم میکنه تابستونا بالای درختو؟! یارو هرچی فکر میکنه جوابشو پیدا نمیکنه، میگه: نمیدونم، حالا بگو چیه؟ ترکه میگه بخاری! یارو کف می‌کنه، میگه: باباجان بخاری زمستونا خونه رو گرم میکنه ولی تابستونا چه جوری بالای درختو گرم می کنه؟ ترکه میگه: بخاریِ خودمه دوست دارم بگذارمش بالای درخت!!!

53-رشتیه شب پاهایی که از زیر پتو بیرونه را میشماره میبینه یک جفت اضافه است،هول میشه، پاهای خودش رو جمع میکنه،‌دوباره میشمره،‌بعد با خیال راحت میخوابه!!!

54-شباهت زن و تقویم چیه؟! دوتاشون وقتی قرمزن تعطیلن!!!

55-ترکه میره دکتر، از دکتره میپرسه: آقای دکتر، فکر می‌کنی من صد سال زندگی کنم؟! دکتره میگه: خوب بستگی داره. ترکه می‌پرسه:‌یعنی چی آقای دکتر،‌به چی بستگی داره؟ دکتره میپرسه: ‌ببینم تو سیگار میکشی؟ ترکه میگه:‌نه. دکتره می‌پرسه: عرق می‌خوری؟ ترکه میگه:‌نه بابا آقای دکتر، این حرفها چیه؟‌!‌دکتره می‌پرسه: تریاک می‌کشی؟! ترکه میگه: نه بابا تریاک چیه؟! دکتره میپرسه: خانوم بازی می‌کنی؟ ترکه میگه: نه بابا زشته آقای دکتر! دکتره می‌پرسه: ببینم جلق چی؟ جلقم نمی‌زنی؟! ترکه سرخ میشه، میگه:‌نه آقای دکتر، من غلط بکنم! دکتره شاکی میشه،‌میگه: پس آخه کس‌خل میخوای صد سال زنده باشی چه گهی بخوری؟!!!

56-زنه میره کفاشی، میگه: آقا یک کفش میخوام پشتش باز باشه، جلوش هم منگوله داشته باشه. کفاشه یک نگاهی بهش میکنه، میگه: خانم یهو بیا پاتو بکن تو کون من!!

57-ترکه زن میگیره،‌منتها هچ رقم قانون بازی رو بلد نبوده! خلاصه میره پیش باباش میگه: ‌بابا من امشب چه غلطی بکنم؟! باباهه میاد فلسفی بازی دربیاره،‌میگه:‌هیچ نگران نباش! وقتی رفتین تو اتاق، اول هرکار خانمت کرد تو هم بکن،‌بعد از یک مدت جو میگیردت ‌خودت میفهمی باید چیکار کنی! خلاصه شب میشه و عروس و داماد میرن تو حجله. زنه لخت میشه، ترکه یک نگاه می‌کنه، زود لخت میشه. بعد زنه می‌خوابه رو تخت، ترکه هم زود میره می‌خوابه رو تخت. زنه پاهاشو وا میکنه،‌با عشوه میگه: آااااه جونی! ترکه هم پاهاشو وا میکنه،‌میگه: آااااه جونی! زنه میبینه این بابا حالیش نیست، میگه بگذار دیگه حسابی تحریکش کنم. یک بالشو ورمی‌داره میگذاره لای پاش می‌غلطه به چپ. ترکه هم یک بالشو ورمیداره می‌گذاره لای پاش می‌غلطه به راست!‌زنه شاکی میشه، پامیشه لباساشو میپوشه که بره. ترکه می‌پرسه: کجا میری عزیزم؟ زنه میگه: ‌دارم میرم یکی رو از سر کوچه پیدا کنم، ‌تقه جفتمون رو بگذاره!!!

58-تهرانیه به ترکه میگه: ‌بگو بلوط،‌ترکه میگه: بلوط. تهرانیه میگه: کیرم تو گلوت! ترکه حسابی بهش بر میخوره،‌با خودش میگه من باید حال اینو بگیرم. میره یه هفته فکر میکنه،‌هفته بعد میاد به تهرانیه میگه: بگو شلغم. تهرانیه میگه:‌شلغم. ترکه میگه:‌کیرت تو حلقم!!

59-بچه پولداره شب ماشین بابا رو ور میداره بدون گواهینامه میزنه بیرون. تو راه یه افسرترک جلوش رو میگیره، میگه: کارت ماشین، گواهینامه. پسره جفت می‌کنه، میگه: حالا چه گهی بخورم؟! الان دهنمو میگاد. ور میداره یه هزاری میذاره کف دست یارو. ترکه تو تاریکی نگاه میکنه به هزاری، یه دفعه زرد میکنه، خبردار وامیسه، میگه: ببخشید آقای خمینی، تو تاریکی نشناختمتون!!!

60-آخونده و عربه و رشتیه سوار هواپیمای لوفتانزا بودن، موقع نهارکه میشه، یه مهماندار خوشگل براشون غذا میاره. دختره وقتی میخواسته غذا رو بذاره جلوی آخونده، سینه هاش معلوم میشه، آخونده میگه:‌خدایا به راه راست هدایتش کن! نوبت کشیدن غذای عربه میشه ، عربه هم پستوناشو میبینه، میگه: خدایا راست شده تو هدایتش کن!! نوبت رشتیه که میشه،‌باز سینه های خانم پیدا میشه، میگه: خدایا تو راستش کن من هدایتش میکنم!!!

61-یه کرمه میره بدنسازی کیر میشه! (آخه بدن سازی بسته بوده!!!)

62-زین پس به جای واژه غریب و نامانوس جنده خانه بگویید: پایگاه داده ها!!!

63-ترکه و رشتیه و عربه نشسته بودن تو قایق و کیراشون رو انداخته بودن تو آب، رشتیه میگه: عجب آب سردیه! ترکه میگه: عمقش هم زیاده!! عربه میگه: ولک زمینش هم نفت داره!!!

64-یه بابایی میمیره میره اون دنیا. اونجا هر چی حساب کتاب میکنن، میبینن این یارو کارای خوب و بدش میزونِ میزونه و نه میشه فرستادش جهنم،‌نه میشه فرستادش بهشت. میرن پیش خدا،‌میگن چیکار کنیم؟‌خدا بهشون میگه: ‌اشتباه میکنین، من بنده خودم رو میشناسم، یه بار دیگه حساب کنین. خلاصه اونقدر میگردن،‌تا بالاخره گوشه پروندش یه پنجاه تومنی پیدا میکنن، که یارو یک بار داده بوده به گدا، سرهمون میفرستنش بهشت. یارو میره بهشت، روز اول میگه:‌کجاست اون میوه های بهشتی؟! درجا یک فرشته ظاهر میشه، می‌بردش دم میوه‌ها، یاروکلی حال میکنه. روز دوم میگه:‌کجاست اون نهرهای شراب؟! باز یک فرشته ظاهر میشه میبردش دم نهرهای شراب، خلاصه یارو یک روز هم اینجوری حال میکنه،‌روز سوم میگه: خوب راستی این حوری های بهشتی کجان ما یه حالی بکنیم؟! یه دفعه یه صدایی میاد: مرتیکه! پنجاه تومن دادی میخوای کس هم بکنی؟!!

65-ترکه میمیره، اون دنیا هر چی حساب میکنن، می‌بینن کارای خوب و بدش برابره. از خدا میپرسن چی کار کنیم؟ میگه: ببرین بهشت و جهنم رو بهش نشون بدین، خودش هر کدوم رو خواست انتخاب کنه. ترکه میره میبینه تو بهشت یه چند تا آخوند نشستن دارن تسبیح میندازن و صلوات میفرستن. بعد میره ####جهنم میبینه، همه جا تاریکه، تو آسمون یک عالمه ستاره دارن حرکت می‌کنن. میگه:‌ما اون دنیا که همش پیش آخوندا بودیم، دیگه این دنیا حوصلشون رو نداریم!‌همین جهنم بهتره!! خلاصه میره جهنم. همین که اساسش وتحویل میگیره و وارد جهنم میشه،‌یه دفعه یه اژدها میاد تخماشو می خوره، یکی میاد چوب تو کونش میکنه و… خلاصه دهنش رو میگان. ترکه شاکی میشه میگه:‌خدایا اون وقت که من جهنم رو دیدم اینجوری نبود! این چه وضعشه؟! خدا میگه:‌بنده نادان! اون وقت که تو!!! اومدی،‌مدتی بود با بهشت وجهنم کار نکرده بودیم، رفته بود روی اسکرین سیور.( screen saver)

66-به ترکه میگن خیلی آقایی. میگه: ما بیشتر!!!

67-جاهله میره دستشویی وقتی میاد بیرون رفیقاش میبینن در کونش خونیه، میگن:‌چی شده؟! میگه:‌جاکش صداشو برای من بلند میکنه!!!

68-زن قزوینیه میره دادگاه میگه:‌آقای قاضی دیگه خسته شدم. میخوام طلاق بگیرم. این هر شب منو از کون میکنه! قاضی میگه:‌خواهر این که خیلی مهم نیست، شما بیخودی زندگیت رو سر هیچ و پوچ نابود نکن! زنه میگه: آخه آقای قاضی، روزی که من اومدم خونه این، سوراخم اندازه یه دو ریالی بود حالا اندازه یه دو تومنی شده! قاضیه میگه: ای بابا، آدم که واسه هیجده ریال زندگیش رو به هم نمیزنه!!!

69-ترکه سربازیش تموم میشه، وقتی کارت پایان خدمتشو بهش میدن، نگاه میکنه میگه: ‌ای بابا، من که ازینا چهارتا دارم!!!

70-یارو زنه زبونش می‌گرفته، میره سبزی‌فروشی می‌خواسته نارنگی بخره،‌میگه: بی‌دحمت لیم کیلو لالنگی بدین! یارو هم شاگردش رو صدا می‌کنه، میگه: اوهوی حسنی!‌نیم کیلو خیار بده خانم!!!

71-ترکه میشینه سر کوچه، کوچه میره تو کونش!!!

72-اردبیل زلزله میاد،‌ترکه زنگ میزنه مسئولیتش رو بر عهده میگیره!!!

73-ترکه میره مشهد حرم امام رضا رو میبینه، میگه: امام رضا! قربونت برم! تو بااین همه طلا چرا هشتم شدی؟!!!

74-ترکه میخواسته بره بهشت زهرا، ‌گل گیرش نمیاد کمپوت می‌بره!!!

75-ترکه با کُت وزیر شلواری تو خونشون نشسته بوده. ازش می‌پرسند: واسه چی تو خونه کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید مهمون بیاد! میپرسن: پس چرا دیگه زیر شلواری پوشیدی؟! میگه: خوب شاید هم نیاد!!!

76-عربه و مسیحیه میخواستن همدیگه رو بکنن. اول مسیحیه میاد بکنه، عربه میگه: یا عیسی مسیح! مسیحیه هم وقتی اینو می‌شنوه به احترام مسیح،‌آروم میکنه. بعد نوبت عربه میشه، مسیحیه میاد همون کلکو به عربه بزنه، میگه:یا علی! عربه هم میگه: علی یارت! تا دسته یارو رو میکنه!!!

77-ترکه رستوران میزنه، رو درش مینویسه: وقت نهار و نماز تعطیل است!!!

78-پیر زنه میره دارو خونه همینجور که داشته به خودش میپیچیده میگه : (آه!) اقا (آه!) کیر (آی!) مصنوعی (آه!) دارین (آ..ه)؟ یارو میگه : آره . زنه میگه : وای مادر (آه!) الهی (آاا..ه!)پیر شی (آه) چطوری (آه!) خاموش میشه؟!!

79-سیاه پوسته میگوزه، زنش تا یه هفته داشته از رو زمین دوده جمع میکرده!!!

80-ترکه کفترشو گم میکنه ، تو روزنامه آگهی میده: بیوه بیو!!

81-ترکه میره راهپیمایی، می‌بینه شلوغه برمیگرده!!!

82-ترکه تو یک دهی دکتر بوده ، میخواسته به یک زنه آمپول بزنه. زنه ازین شلیته‌های لایه لایه پاش بوده، 3هرچی ترکه دامناش رو بالا میزده، تموم نمیشده. آخر ترکه شاکی‌میشه به زنه میگه: ببخشید خانم، کون شما صفحه چنده؟!!

83-ترکه رفته بوده استخر، مسؤول اونجا می خواسته واسه شاشیدن تو آب جریمش کنه. ترکه داد و بیداد می کنه که:‌خوب بابا همه تو آب می شاشند! یارو میگه: ‌آره، ولی نه از رو دایو!!!

84-ترکه میره تو خواربار فروشی میگه: نیم کیلو پنیر بدین، یارو بهش میگه: ببخشید، شما ترکین‌؟ میگه: از کجا فهمیدین؟ میگه: از لهجتون. ترکه با خودش میگه: من باید این لهجمو درست کنم. پا میشه میره خارج بعد از ده سال برمیگرده، میره همون جا میگه: آقا نیم کیلو پنیر بدین. یارو باز میگه: آقا شما ترکین؟ میگه: اِاِا... از کجا فهمیدی؟ مگه من هنوز لهجه دارم. یارو میگه: نه، ولی آخه اینجا پنج ساله که بانک شده!!!

85-ترکه با پسرش رفته بوده دزدی، پاسبونه می‌بینتشون. دوتایی میزنند به چاک، پاسبونه هم می‌گذاره دنبالشون و داد میزنه: کره خر!‌واستا!! پسر ترکه وامیسته میگه: بابا منو شناسایی کردن، تو برو!!!

86-ترکه داشته با نافش بازی میکرده، یهو کونش میفته!!

87-ترکه با دوست دخترش میره کوه، همینجوری که داشتن میرفتن یه دفعه نیرو انتظامی میریزه. سربازه بهش میگه: شما اینجا چی کار میکنین؟ این خانوم کیه با هات؟ ترکه میگه: من که کوه نوردِ حرفه‌ایم، اینم وقتی من اومدم همینجا بود، مثل اینکه کُس کوهیه!!!

88-ترکه میخواسته زیردریایی آمریکاییا تو خلیج فارس رو غرق کنه، در میزنه فرار میکنه!!!

89-پسره زبونش میگرفته، صبح دیر میره مدرسه، خانوم معلمشون میگه: چرا دیر اومدی؟! میگه: خانم لام دول بود! خانمشون میگه: خوب عزیزم من هر شب لام دوله ولی ببین چه زود میام!!!

90-یارو کیرش قطع میشه، میره دکتر. دکتره بهش میگه یک پیوند خیلی جدید کشف شده، ولی هنوز رو انسان امتحان نشنده، دانشمندا به این نتیجه رسیدن که خرطوم بچه فیل رو میشه به جای آلت تناسلی مرد پیوند زد، می‌خواید شما این عمل رو امتحان کنید؟ یارو هم می‌بینه هیچ چاره دیگه‌ای نداره، میگه: باشه، به هرحال از بی‌کیری که بهتره! خلاصه عمل با موفقیت تموم میشه و یارو میره دنبال کار و زندگیش. بعد از یه هفته برمی‌گرده پیش دکتر میگه: آقای دکتر! به دادم برس، دهن من سرویس شد! دکتر میگه: چرا؟ چی شده؟! میگه: بابا این کیر ما هرچی تو خیابون میبینه رو وَر میداره میکنه تو کون ما!!!

91-ترکه بچش نمیخوابیده، بهش ژل میزنه!!!

92-تو جزیره آدم‌خورا یک بابایی میره ساندویچ فروشی، یک ساندویچ مغز سفارش میده. ساندویچیه میگه: میشه 2 تومن. مرده عصبانی میشه میگه: یعنی چی؟ مگه سَرِ گردنست؟! هفته پیش یک تومن بود! ساندویچیه میگه: آخه این مغز تهرونیه، بابا ‌بالاخره یک کلاس خاص خودشو داره. مردک هم ساندویچش رو میخوره و چیزی نمی‌گه. هفته دیگه میاد دوباره یک ساندویچ مغز سفارش میده، این دفعه ساندویچیه میگه:‌شد 10 تومن! یارو خیلی شاکی میشه، میگه‌: بابا چه خبرته؟! ساندویچیه میگه: آخه عزیز من،‌این دفعه مغز رشتیه، کلی فسفر داره به جان تو! باز طرف چیزی نمی‌گه و پول و میده و ساندویچش رو می‌خوره. هفته بعد دوباره میاد و یک ساندویچ مغز سفارش میده، این دفعه ساندویچیه میگه: میشه 100 تومن! یارو دیگه پاک شاکی میشه و ساندویچ رو می‌کوبه رو میز داد میزنه: مادر قهوه!‌این چه مسخره بازیه دراوردی؟!! ساندوچیه میگه:‌آخه عزیز من،‌این یکی مغز ترکه،‌باید 100 تا کله بشکنیم تا ازش یک ساندویچ دربیاد!!!

93-ترکه تو مانور شرکت میکنه، اسیر میشه!!!

94-ترکه می خواسته چشمای بچش عسلی شه؛ تخماش روهفت دقیقه میندازه توآبجوش!

95-زنه تو خیابون داشته لنگ لنگان راه میرفته، لوطیه بهش میگه: خدا بد نده آبجی؟! زنه میگه: ‌خدا بد نداده، خودم بد دادم!!!

96-رفیق رشتیه میاد خونش مهمونی. وارد اتاق که میشه، میبینه یه تفنگ به دیوار آویزونه. می پرسه: این واسه چیه؟ رشتیه میگه: واسه حفظ ناموس! خلاصه یارو حساب کار خودشو می کنه. شب ردیف تو اتاق خوابیده بودند، زنه میگه:{با خروپف}
تفنگ خرابه! دخترش میگه:{خروپف} فشنگ نداره! رشتیه میگه: منم که خوابم{خروپف}!!

97-به ترکه میگن راسته که میخوای زن بگیری؟ ترکه به کیرش نگاه میکنه، میگه: گویا!!

98-رشتیه با یه زن و شوهر تو کوپه قطار بوده، زن و شوهر سخت مشغول کار خیر بودند. مرده ضمن کار هی میگفته: اگه پسر بشه اسمشو میذارم کامبیز، اگه پسر شد حتما اسمشو میذارم کامبیز. تو همین حال یه دفعه قطار از ریل خارج میشه و شوهره از قطار پرت میشه بیرون. بعد از یک مدتی زنه پامیشه داد میزنه: اِه! شوهرم کو؟! رشتیه همینجوری که صورتشو پاک میکرده میگه: خانم من شوهرتونو نمیدونم اما آقا کامبیز که اینجاست!!

99-ترکه اسمش مراد بوده، ازش می پرسند چرا اسمتو 2گذاشتن مراد؟ میگه آخه من آب نطلبیده بودم!!

100-ترکه یبوست داشته، میره دکتر. دکتر یک نسخه براش می نویسه بهش میگه: این قرصها رو میخوری، این شیاف رو هم استعمال میکنی. ترکه میگه: آقای دکتر استعمال میکنم یعنی چی؟ دکتره بهش میگه: عزیزم یعنی باید یه جوری به بدنت برسونی . ترکه میگه: یعنی چی؟ یعنی بخورمش!؟ دکتره میگه: ببین عزیز من! باید یه جوری به بدنت برسونی اما نه از دهن. ترکه میگه: یعنی از گوشم؟! ... دکتره حوصلش سر میره با خنده میگه: باباجون باید بکنیش تو کونت! ترکه هم میگه : ببین اقای دکتر خودت شوخی رو شروع کردی ها، منم کیرم تو دهنت!!!

101-ترکه زنش حشری نمیشده . میره پیش دکتر، میگه: آقای دکتر! یه چیزی بدین که این زن ما حشری بشه. دکتره یه دارو بهش میده میگه: ازین قطره بریز تو غذای زنت، ولی یوقت خودت نخوری ها! ترکه میره خونه، یکم از دوا میریزه تو غذای زنش، بعد با خودش میگه: این دکترا همش کس شعر میگن! بگذار خودم هم یکم بخورم امشب خوب حال کنیم! خلاصه خودشم بقیش رو میره بالا. شب خوابیده بودند بغل هم، زنش میگه: عزیزم! میگه: جانم؟! زنه میگه: من کیر میخوام! ترکه میگه: آی گفتی!!!!

102-ترکه اسم بچش رو میگذاره دیوید کاپرفیلد! ازش می پرسند: چرا اسمشو اینجوری گذاشتی؟! میگه: آخه تخم سگ از دو تا کاندوم گذشته!!

103-ترکه جنده آورده بوده خونه، جندهه همینجوری که داشته ساک میزده، کیر ترکه رو مثل میکروفن میگیره، میگه: خدایا! تو شاهدی که این ظالم منو مجبور کرده این کار رو بکنم، خودت منو ببخش! ترکه هم سریع کیر خودشو میگیره، میگه: خدایا دروغ میگه! تازه ده هزار تومن هم گرفته!!!

104-چرا یه اسکلت نمیتونه خودش رو از یه ساختمون هشتاد طبقه پرت کنه پایین؟ چون تخم نداره!!

105-ترکه از رو جوب میپره، شلوارش پاره میشه. میگه: خوب شد شلوار پام بود، اگه نه کونم پاره میشد!!

106-دو تا ترکه دو تا گاو میخرن، ‌اولی به دومی میگه: حالا چی کار کنیم که گاوامون با هم اشتباه نشن؟ دومی میگه: تو دست به گاوت نزن، من یه گوش گاومو میکنم. بعد از چند وقت، ‌گاو اولی هم گوشش گیر میکنه به یه جایی کنده میشه. ایندفعه ‌دومی میگه: تو دست به گاوت نزن من دم گاومو میکنم. از قضا بعد از چند وقت دم اون یکی گاوه هم کنده میشه. خلاصه هی اولی میزنه یه جای گاوشو ناقص میکنه، اون یکی گاوه هم همون بلا سرش میاد. آخر سر اولی شاکی میشه به دومی میگه: اصلاً سفیده مال من سیاهه مال تو!!!

107-زنه میره دکتر، میگه: آقای دکتر من صدام یکم کلفته، ‌می خوام معالجش کنم. دکتره میگه : ‌یه دارو هست ولی عوارض جانبی داره. زنه میگه: اشکال نداره، فقط صدام خوب بشه. دکتره هم دارو رو براش مینویسه. بعد از یه مدت زنه بر میگرده مطب دکتره، میگه: ‌آقای دکتر، دمت گرم! من صدام‎ ‎

خوب شد، فقط رو سینم یه کم مو درآوردم که اونم به تخمم!!!

108-دوتا خانومه نشسته بودن تو تاکسی، همینجور داشتند از هر دری صحبت می کردند. یکیشون بر می گرده به اونیکی میگه،‌شما شغلتون چیه؟ یارو جواب میده: والله من کارم نسبتا ‌راحته، صبح پا میشم صبحونه می خورم، میرم بیرون ‌یک دوری اطراف می زنم،‌میام خونه دوش میگیرم، دوباره می رم بیرون،‌یک مقدار تو خیابون پرسه می زنم،‌میام خونه دوش میگیرم، بعد ناهار می خورم، می رم بیرون ‌یک مقدار می گردم،‌دوباره میام خونه یک دوش می گیرم، بعد می رم باز چند ساعت قدم می زنم، بر می گردم خونه دوش میگیرم، می خوابم... شما شغلتون چیه؟ اونیکی زنه جواب می ده: والله منم مثل شما جنده ام، ‌منتها اینقدر وسواس ندارم!!!

109-ترکه داشته خاطره تعریف میکرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، ‌البته سال چهل و نه دو نفر خیلی بود!!!

110-یارو می‌میره، میره بهشت . روز اول جبرئیل میاد، میگه: میخوام جُمجُمت رو سوراخ کنم دور سرت نور بذارم. روز بعد میاد میگه:‌میخوام کتفاتو سوراخ کنم برات بال بذارم. یارو شاکی میشه، میگه: بابا نخواستیم! اصلاً من میخوام برم جهنم! جبرئیل بهش میگه: باباکجا میخوای بری؟! اونجا پدرت رو در میارن، چوب تو کونت میکنن. میگه: بازم اون ‌بهتره، حداقل سوراخش رو خودم دارم!!!

111-یه ترکه و یه آمریکاییه و یه انگلیسیه داشتن تو یه کنفرانس علمی در باره پیشرفتهای علمی کشورشون صحبت میکردن. آمریکاییه میگه: ما یه موشک ساختیم که دقیقا وسط ماه فرود میاد. میگن: دقیقا وسط ماه؟! میگه: نه، حدوداً یه وجب اینورتر. بعد انگلیسیه میاد میگه: ما یه سفینه فرستادیم وسط مریخ. میپرسن: درست وسطش؟ میگه: نه، تقریباً یه وجب اینورتر. نوبت ترکه میرسه، هر چی فکر میکنه چیزی به نظرش نمیرسه، آخرسر میگه: ما تو کشورمون با چشمامون غذا میخوریم! همه ملت کف می‌کنن، میگن یعنی چی، مگه میشه؟ یعنی واقعا با چشماتون غذا میخورین؟! ترکه میگه: نه، حدوداً یه وجب پایین تر!!!

112- ترکه به رفیقش میگه: میخوام دختر شاه رو بگیرم! رفیقش میگه: چرت نگو مومن! مگه کشکیه؟! ترکه میگه: بابا من که راضیم، ننم هم که راضیه، فقط مونده شاه و دخترش!

113- اصفهانیه داشته تو خیابون میرفته که یهو میبینه اوضاع دل و روده خرابه و به شدت نیاز به قضای حاجت داره! خلاصه یخورده اطراف چرخ میزنه تا آخر یک توالت عمومی پیدا میکنه. خوشحال و خندان میره تو که یهو دم در یک مردک لندهور جلوشو میگیره، میگه: کجا عمو؟! اینجا توالتش ورودی داره، 200 تومن! اصفهانیه شاکی میشه، میگه: انصافتو شکر! یک ریدن دویست تومن؟! Aنمیخوام! خلاصه میاد بیرون، یکم دیگه چرخ میزنه میبینه نه اوضاع خیلی خرابه، برمیگرده، میگه: درک بیا اینم دویست تومن. یارو میگه: نـُچ! نرخا بالا رفته، ورودی جدید 500 تومنه! اصفهانیه تا فیهاخالدونش میسوزه، میگه: یعنی چی؟! مگه سر گردنست؟! آدم به خودش برینه به صرفه‌تره! خلاصه باز شاکی میاد بیرون، یکم راه میره، میبینه الانه که وسط آدم و عالم برینه به خودش، زود بر میگرده، باحال زار یک پونصدی میده، میگه: بیا بابا اینم 500 تومن. باز صاب توالت یک ابرو میندازه بالا، میگه: تــُـچ! چون تو مضیقه‌ای ورودیت میشه هزار تومن! اصفهانیه که دیگه عرق از بناگوشش سرازیر شده بوده، میگه: بابا سگ خور! بیا اینم هزار تومن، بزار برم برینم! خلاصه میره تو. مردک توالت‌چی(!) میبینه یک ربع گذشت، نیم ساعت گذشت، یک ساعت گذشت، آقا نیومد بیرون. میره در توالت رو باز میکنه، میبینه اصفهانیه با کمربند خودشو دار زده، یک یادداشت هم گذاشته که: "کسی که تو این گرونی فرق گوز و ان رو نمیفهمه فقط واسه مردن خوبه"!

114- ترکه شاکی میره ثبت‌احوال، میگه: آقا این اسم من خیلی ضایست، باید حتماٌ عوضش کنم. کارمنده ازش میپرسه، مگه اسمتون چیه؟ ترکه میگه: اصغرِ ان‌چهره! کارمنده میگه: آره خوب حق دارید، باید حتماً عوضش کنید. حالا چه اسمی میخواید بگذارید؟ ترکه میگه: اکبرِ ان‌چهره!

115- ترکه پرتقال خونی میخوره، ایدز میگیره!

116-از ترکه میپرسن: میدونی USA مخفف چیه؟ میگه: یوم‌الله سیزده آبان!

117- ترکه رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن. ترکه یوخده فکر میکنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن میدون؟!

118- ترکه ساعت سه نصفِ شب زنگ میزنه صدا و سیما، میگه: ببخشید آقا به نظرِ شما الان آقای خامنه‌ای خوابه؟ یارو میگه: نمیدونم ولی احتمالاً باید خواب باشن. ترکه میگه: معذرت میخوام؛ ولی آقای رفسنجانی چی، ایشون هم خوaابه؟ یارو میگه: نمیدونم ولی یحتمل ایشون هم خواب باشن. ترکه میگه: ببخشید ولی آقای خاتمی چی؟ یارو میگه: احتمالاً ایشون هم خواب هستن، چطور؟ ترکه میگه: پس دمت گرم حالا که همه اینا خوابن یه شو هندی بذار حال کنیم!!

119- ترکه میمیره، اون دنیا در حینی که داشتن به حساب کتاباش رسیدگی میکردن میره پیش جبرئیل، میگه: من از خدا یک سوال واجب دارم، میشه برم بپرسم؟ جبرئیل میگه: باشه، برو طبقة بالا در سمت راست، سوالت رو بپرس، زود برگرد. ترکه میره طبقة بالا، در رو باز میکنه، میبینه خدا پشت یک میز نشسته داره با یکی از فرشته‌ها به حسابای مردم میرسه. خلاصه سلام میکنه میره جلو، میگه: خداجان، الهی گربان او بزرگیت بشم من، الهی فدات بشم... چرا تو دنیا این همه ترک آفریدی؟! بری تو آذربایجان همه ترکند، بری تهران پر ترکه، بری بلوچستان، بری شمال، بری جنوب، غرب، شرق، بازم ترک پیدا میشه... بری آلمان بازم ترک پیدا میشه، بری کانادا، بری آمریکا بازم ترک پیدا میشه... بری کرة ماه بازم ترک پیدا میشه! آخه خداجان، واسه چی اینقدر ترک آفریدی؟! خدا یکم ترکه رو نگاه میکنه، به معاونش میگه: اصگر... ایلده ببین این چی میگه بابا... هی وگت مارو میگیرند!

120- ترکه تصادف میکنه، ملت علاف میریزن دورش و شروع میکنن نظر کارشناسی دادن. بالاخره بعد یک مدت افسر راهنمایی میاد، منتها اونقدر ملت هرکدوم واسه خودشون چرت و پرت میگفتن که صدای افسره به جایی نمیرسیده. ترکه شاکی میشه، داد میزنه: ساکت.. ساکت... ایلده دیگه اینجا کسی جز جناب سروان حق گه خوردن نداره!

121- ترکه میرسه سر یک صحنة تصادف، از یکی میپرسه: ببخشید قربان، اینجا چه خبره؟ یارو هم میگه: هیچی آقا، این بدبخت گوزپیچ شده! ترکه میره تو فکر، بعد یک مدت یک بنده خدای دیگه میاد از ترکه میپرسه: ببخشید اینجا چی شده؟ ترکه میگه: ایلده منم خوب نفهمیدم، نمیدونم این بابا پیچیدیه گوزیده، گوزیده پیچیده، سر پیچ گوزیده؟!

122- ترکه زنگ میزنه فلسطین، میبینه اشغاله!

123- از ترکه میپرسن: مساحت ایران چقدره؟ میگه: 1648192 متر مکعب! میگن: خنگ خدا، آخه چرا متر مکعب؟! ترکه میگه: آخه بعد انقلاب به ارتفاع یک متر ریده شده توش!

124- ترکه سوار آسانسور میشه، میبینه نوشته‌: ظرفیت 12 نفر. باخودش میگه: عجب بدبختیه‌ها! حالا 11 نفر دیگه از کجا بیارم؟!

125- ترکه میمیره، باباش رضایت نمیده!!

126- از ترکه میپرسن: به نظر شما اگه آمریکا افغانستان و عربستان رو بگیره، به کره و چین هم حمله کنه تکلیف ایران چی میشه؟ ترکه میگه: ایلده چی میشه نداره که، ایران میره جام جهانی!!

127- لره داشته با تمام وجود وضو میگرفته و دستاشو محکم میکشیده رو هم، ازش میپرسن: چرا اینقدر محکم وضو میگیری؟ میگه: چنی آرم وضو میرم که هیچ گوزی نتنِه باطلش کنه!!

128- ترکه میگوزه، دنبال پوکش می‌گرده!!

129- ترکه میره توالت،آروق میزنه،میگه: اااه….بازم برعکس نشستم!!

130- لره داروخونه داشته، یک روز جلو در مغازه بزرگ مینویسه: سوسک کش جدید رسید! خلاصه بعد یک مدت یک بابایی میاد تو میگه: ببخشید، جریان این سوسک‌کش جدید چیه؟ این خونة ما رو سوسک سر گرفته. لره میگه: این دارو خیلی جدیده و بازدهیش هم تضمینیه. شما این دارو رو میریزید تو یک قطره چکون، بعد کشیک میکشید تا سوسکها رو بگیرید. هر سوسک رو که گرفتید، در روز سه نوبت (صبح و ظهر و شب) تو هر چشمش دو قطره ازین دارو میچکونید، بعد از یک مدت سوسکها کور میشن و خودشون از گشنگی میمیرن! یارو کف میکنه، میگه: خوب آخه اگه سوسکها رو بگیریم که همونجا درجا می‌کشیمشون! لره میره تو فکر، بعد یک مدت میگه: آره خوب، ازون راهم مِشِه!

131- آبادانیه میخواسته بره خواستگاری، دیرش شده بوده حواسش پرت میشه شلوارش رو پشت و رو میپوشه و با عجله میدوه تو خیابون، یهو یک ماشین میاد میزنه درازش میکنه وسط خیابون. رانندهه میاد بالا سرش، میگه: طوریت که نشده؟ آبادانیه یک نگاه به سر تا پاش میکنه، چشمش میافته به شلوارش، میگه: چی چیو طوری نشده، ولک زدی حسابی پیچوندی!!

132- میخواستن لره رو شکنجه روحی بدن، میفرستنش تو یک اتاق گرد، میگن برو یک گوشه بشین!!

133- به ترکه میگن: بچه کجائی؟میگه بچه U.S.A.! ملت هم کف میکنن میگن آخه چطور ممکنه؟ ترکه میگه: ایلده بچة یونجه‌زارهای سرسبزِ آذر بایجانم!!

134- ترکه داشته جلو دو سه تا دختر افه میومده، یهو تلنگش در میره. واسه اینکه ضایع نشه، دستشو میگذاره بغل دهنش، داد میزنه: گـــــــوزیـــــــه... گوووووز!!

135- آرداواس بعد بیست سال از آمریکا برمیگرده ایران و یک ساندویچ فروش میزنه. روز اول، ترکه میاد میگه: قربون دستت، یک ساندویچ سوسیس بده. آرداواس که هنوز خوب از حال و هوای دیار کفر درنیومده بوده، میپرسه: "تو گو" بدم؟ ترکه شاکی میشه، میگه: نه مرتیکه، تو نون بده!!

136- به ترکه میگن: کجا داری میری؟ میگه: دارم برمیگردم!

137-جرج بوش اعلام میکنه که میخواد سه نقطه قم رو بزنه،یارو قمیه میگه: قم که فقط دو تا نقطه داره، ترکه میگه: گم که نگطه نداره!!

138- دو تا چسه داشتن باهم بازی میکردن، یک گوزه میاد بهشون میگه: منم بازی میدین؟ چسا میگن: تُچ! گوزه ناراحت میشه، میگه: آخه چرا؟ چسا میگن: آخه مامانمون گفته بی سر و صدا بازی کنیم!

139- ترکه کلیدش رو تو ماشین جا میگذاره، تا بره کلید ساز بیاره زن و بچش دو ساعت تو ماشین گیر میکنن!

140- بعد از عمری داریوش میاد ایرن، اجرا زنده میگذاره تو استادیوم آزادی. خلاصه دیگه ملت داشتن خودشون رو خفه میکردن، داریوش هم میاد خیای حال بده، از ملت میپرسه: چی میخواین براتون بخونم؟ یک ترکه ازون پشت داد میزنه: اِبـــی بـخـــون.. اِبـــی بـخـون!

141- از ترکه میپرسن چندتا بچه داری؟ انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: هفت تا! ملت کف میکنن، میگن: بابا این که فقط یکیه! میگه: آخه دادم mp3 اش کردن!

142- ترکه میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت‌صحنه بهش میرسونن که: جواب برج ایفله، فقط تو زود نگو که ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، ترکه میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. ترکه میگه: …ها! پس حتماٌ برج ایفله!

143- ترکه میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت‌صحنه بهش میرسونن که: جواب خیاره، فقط تو زود نگو که ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، ترکه میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. ترکه میگه: بابا این عجب خیار گنده‌ایه!

144- ترکه میخواسته تو یک ادارة دولتی استخدام شه، میبرنش گزینش. اونجا یارو ازش میپرسه: شما وقتی میخواین وارد مستراح شید، با پای راست وارد میشید یا با پای چپ؟! تر

نظرات (0)
نام :
ایمیل : [پنهان میماند]
وب/وبلاگ :
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)



Read more: http://iranbuzz.ir/#ixzz2CDhSiH8c

the my web sait ferind:www.peji.tk