بم هیچ وقت نمیبخشدت، فراموش میکند ولی بخشش نه! برچسب‌ها: زیباترین باور من

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم تیر 1393ساعت 11:16 قبل از ظهر توسط واحدی | نظر بدهید

یک عاشقانه تکراری

اینکه به تو فکر میکنم یعنی حماقت! اینکه دلتنگ توام اقرار می خواهد مگر؟ اینکه از من دلخوری انکار می خواهد مگر؟ وقت دل کندن به فکر باز پیوستن مباش دل بریدن وعده دیدار می خواهد مگر؟ عقل اگر غیرت کند یک بار عاشق می شویم اشتباه ناگهان تکرار می خواهد مگر؟ من چرا رسوا شوم یک شهر مشتاق تواند لشکر عشاق پرچم دار می خواهد مگر؟ با زبان بی زبانی بارها گفتی برو من که دارم می روم ؛ اصرار می خواهد مگر؟ روح سرگردان من هر جا بخواهد می رود خانه دیوانگان دیوار می خواهد مگر؟ برچسب‌ها: زیباترین باور من, شعر

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم تیر 1393ساعت 8:17 قبل از ظهر توسط واحدی | نظر بدهید

ماه رمضان

آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟ آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست تاکه معلوم شود طالب دیدار کجاست مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست من ژولیده به آوای جلی می گویم آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست برچسب‌ها: رمضان, اسلامی, شعر

+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم تیر 1393ساعت 8:28 قبل از ظهر توسط واحدی | یک نظر

محبت یا سکون

من دست دوستی را هیچ باور نمی کنم هرگز وفا به راه تو دیگر نمیکــــــــــــــــنم گر ز تنهایی بمیرم عهد بســتم اینــــکه تا زنده ام به سوی کـــس نظر نمیکـــنم از مهر ورزیدن پند بســـیار گرفتــــــــــــم چشمانم را باز به گریــــه تر نمی کنــــم بنگر تو به حال من دردم ز حد گذشــــت دیگر خواهش همچو ستمگر نمـــی کنم یار اسیرم کرد رفت و گوشه گــــیرم کرد باور دیگر به گفته ی دلبر نمی کـــــــــنم عشق به جان من هر لحظـــه دوام دارد کس را دیگر از عشق خود خبر نمی کنم من را جنجال غم اظهار محبــــــــــت داد من اظهار محبت تا دم محشر نمی کنم برچسب‌ها: زیباترین باور من

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم خرداد 1393ساعت 1:53 بعد از ظهر توسط واحدی | نظر بدهید

روزهای بدی را سپری میکنم... بسیار دلتنگ شدم!

+ نوشته شده در سه شنبه بیستم خرداد 1393ساعت 1:31 بعد از ظهر توسط واحدی | نظر بدهید

یک دلیل برای ماندن کافیست!

کسانی که شما را دوست دارند حتی اگر هزار دلیل برای رفتن داشته باشند ترکتان نخواهند کرد، ♥ آنها یک دلیل برای ماندن خواهند یافت ♥♥ برچسب‌ها: زیباترین باور من

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم اردیبهشت 1393ساعت 9:15 قبل از ظهر توسط واحدی | نظر بدهید

آدمها هرگز کسانی را که دوست دارند فراموش نمی کنند ، فقط عادت می کنند که دیگر کنارشان نباشند ! برچسب‌ها: زیباترین باور من

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم اردیبهشت 1393ساعت 9:2 قبل از ظهر توسط واحدی | نظر بدهید

چرا دوباره شروعِ شعرِ عاشقانه ی تلخ؟

دلم همیشه پر است از زمانه ی تلخ که لحظه لحظه می دهدم یک نشانه ی تلخ دلم همیشه پر است از غمی که می آید شبیه بغض گلوگیر، در بهانه ی تلخ تب و تباهی و حس قریب تنهایی عجب ضیافت شومی در این شبانه ی تلخ“ چقدر حس بدی است حس تنهایی” دوباره زمزمه ی زیر لب، ترانه ی تلخ کبوتری که جدا مانده از جفتش چگونه پر بزند رو به آشیانه ی تلخ؟ قلم به دست من هر شب به گریه می گوید: چرا دوباره شروعِ شعرِ عاشقانه ی تلخ؟ تمام قصه همین بود: اینکه تو بروی ومن به انتظار تو خیره، به بی کرانه ی تلخ برچسب‌ها: زیباترین باور من, شعر

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم اردیبهشت 1393ساعت 9:20 قبل از ظهر توسط واحدی | نظر بدهید

این بود آن دعا که تو آمین نگفته ای...

هرگز سلام بر من مسکین نگفته ای گفتی برو ولی به کجا این نگفته ای گفتم خدا مرا برساند به وصل تو این بود آن دعا که تو آمین نگفته ای برچسب‌ها: زیباترین باور من

+ نوشته شده در سه شنبه شانزدهم اردیبهشت 1393ساعت 9:31 قبل از ظهر توسط واحدی | نظر بدهید

درخواست می‌کنم نروی، التماس نه!

شرمی‌ست در نگاه ِ من؛ اما هراس نه کم‌صحبتم میان شما، کم حواس نه! چیزی شنیده‌ام که مهم نیست رفتنت درخواست می‌کنم نروی، التماس نه! از بی‌ستارگی‌ست دلم آسمانی است من عابری«فلک»زده‌ام، آس و پاس نه من می‌روم، تو باز می‌آیی، مسیر ِ ما با هم موازی است ولیکن مماس نه پیچیده روزگار ِتو ، از دور واضح است از عشق خسته می شوی اما خلاص نه!